نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات






[+] نوشته شده توسط زهرا در 19:22 | |







خدا لعنت کنه کسی رو که قصه ها رو با یکی بود یکی نبود شروع کرد !!

 

آخه بی انصاف چی ازت کم میشد بگی هر دو بودند.ها؟

 


[+] نوشته شده توسط زهرا در 19:17 | |







دیوونه پس کجایی؟به همین شبای عزیز خدا کنه هرکی جدامون کرد خیر نبینه..............................


[+] نوشته شده توسط زهرا در 19:12 | |







 

 

            تو دفتر خاطراتم نوشتم عشق زیباست!

استاد دفتر رو دید و گفت این رویاست.

گفتم استاد تو از عشق چه میدانی؟

گفت در عالم عشق عاشق همیشه تنهاست!

اره منم همیشه تنها شدم چون خیلیا چشم باهم بودنمونو نداشتن....


[+] نوشته شده توسط زهرا در 19:8 | |







این شب ها


چشم های من خسته است


گاهی اشک ، گاهی انتظار


این سهم چشم های من است



[+] نوشته شده توسط زهرا در 19:7 | |







خـــــــدایا



زمین جــای قشنگــــی نیست

من اینجــا سخت غریبــــــم . . .

میذاری بیام پیشت...


[+] نوشته شده توسط زهرا در 18:47 | |







غصه نخور مسافر....

 

                                            

                                                    اینجا ما هم غریبیم.....!


[+] نوشته شده توسط زهرا در 14:15 | |







چاکر همه ی روزه دارام هستییییییییییییم نمازو روزتون قبول


[+] نوشته شده توسط زهرا در 14:14 | |







درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند

معنی کور شدن را گره ها میفهمند

سخت است بالا بروی ساده بیای پایین

قصه ی تلخ مرا سرسره ها میفهمند

یک نگاهت به من آموخت که درحرف زدن

چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند . . .

 

 


[+] نوشته شده توسط زهرا در 14:11 | |







 ك بار دختری حین صحبت با پسری كه عاشقش بود، ازش پرسید


چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"*دوست دارم

تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان كنی... پس چطور دوستم داری؟

چطور میتونی بگی عاشقمی؟


من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت كنم


ثابت كنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی


باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،

صدات گرم و خواستنیه،

همیشه بهم اهمیت میدی،

دوست داشتنی هستی،

با ملاحظه هستی،

بخاطر لبخندت،

دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد

متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناكی كرد و به حالت كما رفت

پسر نامه ای رو كنارش گذاشت با این مضمون


عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا كه نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟

نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم

گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت كردن هات دوست دارم اما حالا كه نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم

گفتم واسه لبخندات، برای حركاتت عاشقتم
اما حالا نه میتونی بخندی نه حركت كنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم


اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره

عشق دلیل میخواد؟

نه!معلومه كه نه!!

پس من هنوز هم عاشقتم

نظره تو چیه؟

 

aks haye asheghaneh (14)


[+] نوشته شده توسط زهرا در 14:9 | |



صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 38 صفحه بعد